به گزارش تلاشگران البرز:یکی از مسائل و گرفتاریهای ما به ویژه در معاملات و کسبهایمان این است که سعی میکنیم برای رسیدن به هدفمان از خدا و پیغمبر و دین مایه بگذاریم اما باز فراموش میکنیم که بزرگان دینی ما درمذمت این کار چه گفتهاند!
پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) در خصوص این که در کسب و تجارت از چه کارهایی باید پرهیز کرد، فرمودند: “کسی که خرید و فروش میکند باید از پنج کار دوری ورزد وگرنه نباید خرید و فروش کند: ربا، سوگند، پوشاندن عیب کالا، تعریف و تبلیغ در موقع فروش و بدگویی از کالا در موقع خرید آن. (بحارالأنوار: ۱۰۳ / ۹۵ / ۱۸ منتخب میزانالحکمة: ۸۸”
در روایاتی از امام علی (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) پیامدهای قسم (جلاله) یادکردن در معامله را متذکر میشویم: امام علی علیهالسلام به بازار میآمد و در جایگاه خود میایستاد و میفرمود: “درود بر شما ای بازاریان، از خدا بترسید و سوگند مخورید؛ زیرا سوگند خوردن کالا را رونق میدهد و برکت را میبرد تاجر نابکار است مگر آن که به حق بستاند و بدهد.”(کنزالعمال: ۱۰۰۴۳ منتخب میزانالحکمة: ۹۰)
آن حضرت همچنین فرمودند: ” ای جماعت دلاّل! کمتر سوگند خورید که این کار کالا را به فروش میرساند و سود (حقیقی) را میبرد (الکافی: ۵ / ۱۶۲ / ۲ منتخب میزانالحکمة: ۹۰)”.
امام صادق (علیه السلام) نیز در این باره میفرمایند: “خداوند تبارک و تعالی از کسی که با قسم و سوگند خوردن کالای خود را به فروش رساند نفرت دارد.”(أمالی الصدوق: ۳۹۰ / ۶ منتخب میزان الحکمة: ۹۲)
در ادامه به بررسی ربا و قسم خوردن و تدلیس می پردازیم:
ربا چیست؟
ربا یکی از مصادیق جنگ با خدا کردن است.
ربا در لغت به معنای اضافه (زیاده، افزایش) است. عالمان لغت شناس ربا را چنین معنا کردهاند:
راوندی: اصل ربا زیاده است و ربا زیاده بر سرمایه است از جنس آن یا متماثل آن جنس. (فقه القرآن ج ۲، ص:۴۵)
راغب اصفهانی در مفردات آورده است: ربا زیاده بر سرمایه است اما در شرع به زیادتی خاص اختصاص دارد. (المفردات فی غریب القرآن، ص: ۳۴۰)
در قاموس القرآن هم در ذیل ماده ربو آمده است: زیادت. طبرسى ذیل آیه ۲۷۵ بقره فرموده اصل ربا به معنى زیادت است گویند «ربا یربو» یعنى زیاد شد .
لازم به ذکر است که ممنوع بودن سوگند و نامطلوب بودن آن حکمی کلی است; ولی استثنأبردار است. زیرا قسم خوردن نزد حاکم شرع، نه تنها ممنوع و یا مکروه نیست، بلکه در برخی موارد واجب است
در اقرب الموارد آمده «ربا المال یربو ربوا و رباء: زاد و نما» یعنى مال زیاد شد و نمو کرد. راغب زیادت و بالا آمدن گفته است….. و معامله ربوى را از آن ربا گفتهاند که در آن زیادت هست. (قاموس قرآن، ج۳، ص: ۴۹)
و علامه مصطفوی هم در تحقیق این کلمه آورده است: اصل واحد در این کلمه انتفاخ و بالا آمدن همراه زیادت است بدین معنا که شی فی ذاته بالا می آید و سپس برای آن فضل و زیادی حاصل می شود. (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۴، ص: ۳۵)
در اصطلاح فقه اسلامى به اضافه خاصی گفته میشود که در مبادلهی دو کالای مانند هم، که کیلی یا وزنی هستند و یا در قرار داد قرض هر نوع کالا که بدان ملتزم و پایبند میشوند، اخذ مىشود.
مفصل ترین جایی که در قرآن به ربا پرداخته شده سوره بقره آیات ۲۷۵ تا ۲۷۹ می باشد که ترجمه این آیات به این قرار است:
کسانى که ربا مىخورند رفتار و کردارشان مانند شخص جن زده و فریب خورده شیطان است و چون ربا خوران خوب و بد را تمیز نمىدهند، مىگویند خرید و فروش هم مثل ربا است، با اینکه خدا خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده پس، بطور کلى هر کس موعظهاى از ناحیه پروردگارش دریافت بکند، و در اثر آن موعظه، از معصیت خدا دست بردارد، گناهى که قبلا کرده بود حکم گناه بعد از موعظه را ندارد، و امر آن به دست خدا است اما اگر باز هم آن عمل نهى شده راتکرارکند، چنین کسانى اهل آتش و در آن جاودانند.
خدا ربا را (که مردم به منظور زیاد شدن مال مرتکب مىشوند) پیوسته نقصان مىدهد، و به سوى نابودیش روانه مىکند، و در عوض صدقات را نمو مىدهد، و خدا هیچ کافر پیشه دل به گناه آلوده را دوست نمىدارد.
هان! اى کسانى که ایمان آوردهاید از خدا پروا کنید، و آن زیادى مال را که در اثر ربا به دست آمده رها کنید، اگر داراى ایمانید.
حال اگر نکنید باید بدانید که در حقیقت اعلان جنگ با خدا و رسول کردهاید، و اگر توبه کنید اصل سرمایهتان حلال است، نه ظلم کردهاید و نه به شما ظلمى شده است.
علامه طباطبایی در تفسیر این آیات می فرماید: خداى سبحان در این آیات در امر رباخوارى، شدتى به کار برده که در باره هیچ یک از فروع دین این شدت را به کار نبرده است مگر یک مورد که سختگیرى در آن نظیر سختگیرى در امر ربا است، و آن این است که: “مسلمانان، دشمنان دین را بر خود حاکم سازند”، و اما بقیه گناهان کبیره هر چند قرآن کریم مخالفت خود را با آنها اعلام نموده و در امر آنها سختگیرى هم کرده، و لیکن لحن کلام خدا ملایمتر از مساله ربا و حکومت دادن دشمنان خدا بر جامعه اسلامى است و حتى لحن قرآن در مورد ” زنا” و ” شرب خمر” و ” قمار” و ” ظلم” و گناهانى بزرگتر از این، چون کشتن افراد بىگناه، ملایمتر از این دو گناه است.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
«آکل الربا لا یخرج من الدنیا حتی یتخبطه الشیطان»
یعنی رباخوار از دنیا بیرون نمی رود مگر این که به نوعی از جنون مبتلا خواهد شد.
و در روایت دیگر برای مجسم ساختن حال رباخواران شکمباره که تنها به فکر منافع خویشند و ثروتشان وبال آنها خواهد شد از پیامبر (صلی الله علیه وآله) چنین نقل شده که فرمود: «هنگامی که به معراج رفتم دسته ای را دیدم به حدی شکم آنان بزرگ بود که هر چه جدیت می کردند برخیزند و راه روند، برای آنان ممکن نبود، و پی در پی به زمین می خوردند، از جبرئیل سۆال کردم، اینها چه افرادی هستند؟ جرمشان چیست؟ جواب داد: اینها رباخواران هستند.(تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۲۹۱)
قسم نخورید!
از دیدگاه اسلام، سوگند یاد کردن عملی ناپسند بوده و اجتناب از آن بسیار مطلوب و پسندیده میباشد، اما متفاوت بودن حالات انسان به هنگام سوگند یاد کردن از یک سو و انگیزههای مختلف جهت قسم خوردن از سوی دیگر، موجب برخورد متفاوت قرآن کریم با انواع سوگندها شده است به بیانی واضحتر، خداوند متعال در قرآن کریم آیه ۲۲۴ از سوره بقره مسلمین را از هر نوع سوگندی حتی به منظور نیکی و تقوی و اصلاح بین مردم برحذر داشته و سپس در آیه ۲۲۵ از همان سوره با تقسیم سوگندها به سوگند لغو و سوگند جدّی، سوگند لغو را فاقد اثر جزایی و فقهی و سوگند جدی را موضوع احکام فقهی و اثرات وضعی قرار داده است.
خدا ربا را (که مردم به منظور زیاد شدن مال مرتکب مىشوند) پیوسته نقصان مىدهد، و به سوى نابودیش روانه مىکند، و در عوض صدقات را نمو مىدهد، و خدا هیچ کافر پیشه دل به گناه آلوده را دوست نمىدارد
در قرآن کریم می خوانیم: وَلَا تُطِعْ کُلَّ حَلَّافٍ مَهِینٍ (القلم/۱۰)
و از کسی که بسیار سوگند یاد میکند و پست است اطاعت مکن
در دستورهاى اسلام رسیده است که قسم دروغ گناه اندر گناه است. چون دروغ گناه کبیره است، آن وقت این گناه کبیره را انسان توام با قسم کند، این دیگر گناه اندر گناه است، یعنى یک امر مقدسى را به دروغ آلوده کند. براى اینکه یک دروغى را مىخواهد به کرسى بنشاند، یک امر مقدسى را گرو قرار مىدهد.
وقتى که شما مىگویید و الله و بالله که این جنس را من این قدر خریدهام، یعنى من خدا را در گرو این حرف قرار مىدهم [و اگر دروغ باشد] یعنى خدا را در گرو این دروغ قرار مىدهم. این شوخى نیست. دروغ گفتن یک مطلب است، خدا را به گرو دروغ قرار دادن مطلب دیگرى است.
البته قسم شرعى، یعنى آن قسمى که احکام شرعى بر آن بار مىشود و تخلفش کفاره دارد، فقط قسم به اسم خداست. این قسمهاى دیگرى که ما مىخوریم قسم شرعى کفاره دار و این طور چیزها نیست، ولى به هر حال بىاحترامى هست. انسان به پیامبر قسم بخورد، به امام قسم بخورد، به هر کس که انسان قسم بخورد، گو اینکه آن معنا قسم شرعى نیست ولى بالاخره او را در گرو گذاشتن است و بىاحترامى است. پس قسم اگر دروغ باشد، گناه اندر گناه است.
به عنوان مثال، قسمهایی که معمولاً از روی عادت برای امور عادی و کمارزش، بر زبان جاری میگردند، در عین حال که نامطلوب و شایستة پرهیز هستند لغو و بیاعتبار شمرده شده و اسلام هیچ گونه عقوبتی را چه دنیوی و چه اخروی بر آن مترتب نمیسازد.
در دستورهاى اسلام رسیده است که قسم دروغ گناه اندر گناه است. چون دروغ گناه کبیره است، آن وقت این گناه کبیره را انسان توام با قسم کند، این دیگر گناه اندر گناه است، یعنى یک امر مقدسى را به دروغ آلوده کند. براى اینکه یک دروغى را مىخواهد به کرسى بنشاند، یک امر مقدسى را گرو قرار مىدهد
لازم به ذکر است که ممنوع بودن سوگند و نامطلوب بودن آن حکمی کلی است; ولی استثنأبردار است. زیرا قسم خوردن نزد حاکم شرع، نه تنها ممنوع و یا مکروه نیست، بلکه در برخی موارد واجب است. (آیات ۶ ـ ۹ سورة نور) (در کتب فقهی، مواضع لزوم سوگند در حضور قاضی به تفصیل بیان شده است.)
قسم دروغ در روایات
یکی از گناهان کبیره ای که در روایات به آن تصریح شده، سوگند دروغ است. (شهید دستغیب، گناهان کبیره، انتشارات دفتر نشر اسلامی، ۱۳۷۶ ه ش، قم، ج ۱، ص ۳۰۰) امام باقر علیه السلام می فرماید: از قسم دروغ بترسید، که آبادی ها را خراب و گوینده را بی سامان می سازد. (همان، ص ۳۰۱)
در روایتی درباره اثر سوگند دروغ آمده: سوگند دروغ و قطع رحم، آبادی ها را ویران و از اهلش خالی می کند و سبب قطع نسل می گردد. (همان)
تدلیس و پوشاندن عیب کالا
تدلیس چیست؟ تدلیس به معنای فریب دادن و پنهان کردن واقع است. پس هرگاه فروشنده کالایی، برای فریفتن خریدار، وصفی موهوم را به کالای خود نسبت دهد یا عیبی را که در آن است بپوشاند، در معامله تدلیس کرده است. بدین ترتیب در تدلیس نوعی تقلب و ریا وجود دارد و فرد فریبکار، بی اعتنا به شرافت شغلی و درستکاری متعارف، از اعتماد طرف معامله برای گول زدن او استفاده می کند.
تعریف و تبلیغ در موقع فروش
وقتی فروشنده می خواهد جنس خود را بفروشد،از آن جنس به حدی تعریف می کند که خریدار به آن رغبت پیدا کند و آن را بخرد که این کار از کارهایی است که از آن نهی شده است.
البته ممکن است گروهی بگویند : خوب تا فروشنده از جنس تعریف نکند ، خریدار چگونه بخرد؟
در پاسخ خواهیم گفت که توصیف کردن و معرفی جنس مشکلی ندارد ، نکته ای که از آن نهی شده ایم این است که از جنس به طور اغراق آمیز و غیر واقعی تعریف نکنیم.
بدگویی از کالا در موقع خرید آن
متأسفانه دیده می شود که فروشندگانی هستند که وقتی می خواهند جنسی را بفروشند بسیار از آن تعریف می کنند تا با قیمت بالاتری بفروشند اما اگر همان جنس را بخواهند از دیگری بخرند، برای آنکه قیمت کمتری بدهند و به قول کاسب ها تو سر مال بزنند ، از آن جنس بدگویی می کنند که این نیز جایز نیست
نظرات شما عزیزان: